بسم الله الرحمن الرحیم
«إنَّ اللَّهَ اشْتَرَى مِنَ الْمُؤْمِنِينَ أَنْفُسَهُمْ وَأَمْوَالَهُمْ بِأَنَّ لَهُمُ الْجَنَّةَ»
«وَالْعَصْرِ * إِنَّ الْإِنْسَانَ لَفِي خُسْرٍ * إِلَّا الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَتَوَاصَوْا بِالْحَقِّ وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْر»
خدایا تو می دانی که این اسلام است که بار دیگر پا می گیرد و می رود که جهان را دریابد و می دانی که عاشقان راهت بی تابانه در انتظار شهادت و گواهی بر این موضوعند و می دانی که ظلم همیشه حاکم چگونه وحشیانه و بی پروا، بر جان و مال مسلمین از زن و پیر و کودک می تازد و می دانم که حق همیشه غالب خواهد بود. پس بر این گواهی می دهم که «اشهد ان لا اله الا الله» و «اشهد ان محمدا رسول الله» و با خونم امضایش می کنم و با گلوله های آتشین مان سینه های سیاه کفار را خواهیم درید و به تو توکل می کنیم که فتح و پیروزی از آن توست و تو بی نیاز از کمک مایی.
می دانم که با ریختن اولین قطره خون شهید همه گناهانش بخشیده خواهد شد و اگر این نباشد من بیچاره چه کنم که روسیاهم؛ و مگر خدا لطف کند و از ظلم هایی که کرده ام در گذرد، اما حق مردم همواره بر دوش من سنگینی خواهد کرد.
پدرم و مادرم! عزیزانم خدا می داند شما را بسیار دوست دارم و هرگز نمی خواستم که دل شما را بیازارم و اگر کاری کرده ام که موجب دل شکستگی شما شده ام، مرا عفو کنید که نارضایتی پدر و مادر هیهات دارد. امید آن دارم که در صورت کشته شدن خداوند خون مرا بپذیرد و مرا از جمله شهدای صدر اسلام محشور کند و می دانم که اگر در بستر به مرگ طبیعی بمیرم، امیدی به رستگاری من نخواهد بود. پس شما هم برای من طلب آمرزش کنید و خوشحال باشید و هرگز به صدای بلند گریه نکنید، زیرا همیشه گریه های شما دل مرا به درد آورده و سخت ناراحتم کرده است. از شما می خواهم که نادر، برادر کوچکم را که خیلی دوستش دارم به راهی که رفتم هدایت کنید و هرگز مرا «از دست رفته» فرض نگیرید زیرا که خدا می گوید: «وَلَا تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ أَمْوَاتًا بَلْ أَحْيَاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ»
اگر سپاه بعد از من، برای من حقوقی تعیین کرد، در وهله اول تمام قرض هایی را که داشته ام توسط برادرم که بسیار دوستش دارم و همواره دیدارش برایم پربرکت بوده است و از خدا آرزوی رسیدن به خواستش را دارم بپردازید و وقتی مطمئن شدید دیگر قرضی ندارم (باقی حقوقم را) در راه خدا خرج کنید و نیز به وسیله آن نیازهای تان را - اگر داشتید- رفع کنید.
این را بدانید که من داوطلبانه به جبهه آمده ام و به سپاه ایراد نگیرید که چرا با پای ناقص مرا به جبهه فرستاده است. از دولت در مقابل خون من انتظاری نداشته باشید زیر امثال من در این مملکت بحمدالله زیاد است و ما ان شاء الله اجرمان را از خدا خواهیم گرفت و شما نیز به حسین علم الهدی بگویید برایم از خدا طلب مغفرت کند. مادرم و پدرم! شما را به خدا خواهرانم را در راه خدا آزاد بگذارید.
والسلام
غلامرضا پیرزاده
25 ارديبهشت 1403 / 6 ذيالقعده 1445 / 2024-May-14