زندگينامه
او كه در بیست و یکم آبان ماه چهل و شش در یزد پاي به اين عرصه خاك نهاده بود آرام آرام خود را آماده مي كرد تا در سن 21 سالگي به اصل و مبدأ و ميلاد وصل خويش بپيوندد. در مسیر این سفر بزرگ، بیشتر با آیات وحی مانوس بود و سعی داشت به آن عمل کند . از دروغ گفتن حتی به شوخی و موارد کوچک هم بسیار پرهیز داشت. قبولی در دانشگاه و اخذ لیسانس پرستاری هیچگاه نتوانست روحیه بزرگ و بلندای روح بی نهایتش را سیراب سازد. او در دانشگاه آموخت که پذیرش حقیقی در مکتب حقایق حاصل است لذا به میدان مبارزه با تمامی مظاهر شرک و کفر پیوست وحماسه های زیادی آفرید.
درعملیات های خیبر و .... مجروح شد. او نیز در صحنه دفاع از تمامی خوبی ها و حقانیت ها چشم خویش را تقدیم داشت تا ثابت کند که به دنیا و زرق و برق های آن دل نبسته است.
روزها و ماه ها و سال ها ایستاد، در مقابل کفر و استکبار در مقابل سیاهی ها و ظلمت ها.
سرانجام در قطعه ای که بوی بهشت می داد، در خطه به خون نشسته شلمچه، در میعاد گاه بهترین برگزیده های خدا ، در چهارم خرداد ماه 67 به عرش عروج کرد و در جوار کروبیان ماوا گرفت.