شهید محمدرضا لاری نجفی در آذر ماه 1338 در خانواده ای مذهبی در کرمان متولد شد. او از همان آغاز کودکی متفکر و کنجکاو بود. در سن 5 سالگی وارد دبستان شد. پس از گذراندن دوره متوسطه در دبیرستان شاهپور (دکتر شریعتی) در رشته ریاضی مشغول به تحصیل شد و به درس توجه بسیار داشت.
به قرآن عشق می ورزید و کوشش می کرد تا دستورات آن را عمل نماید و در وقت فراغت خود به تجزیه و تحلیل آیه های قرآن و معانی آن می پرداخت.
پس از اخذ دیپلم بلافاصله در آزمون کنکور سراسری شرکت کرد و در رشته کامپیوتر دانشگاه ملی (شهیدبهشتی) قبول شد. از همان سال ورودش به دانشگاه در تمام تظاهرات دانشگاهی شرکت می کرد و آن چنان شجاع و بی باک در مقابل گارد دانشگاه می ایستاد که گویی ترس و هراس در زندگی او افسانه بود. وی با شیوه خاص خود در مبارزه علیه دژخیمان، آنان را به ستوه آورده بود.
وی در ادامه فعالیت هایش در دوره ای که کمتر کسی جرات می کرد عکس یا اعلامیه امام را همراه داشته باشد، در تهران و کرمان به تکثیر و پخش اعلامیه و عکس اقدام نمود. هم چنین در آتش سوزی مسجد جامع کرمان او با تمام قوا فعالیت می کرد تا آنجا که مجروح شد.
محمدرضا از هیچ چیز در دنیا باک نداشت. زمانی که انقلاب هنوز به پیروزی نرسیده بود پدر و مادرش از بیم آنکه او مبادا در اثر فعالیت هایش به دست ساواک بیفتد خواستند او را به خارج از کشور بفرستند ولی او گفت: در این زمان باید در ایران باشم و به انقلاب خدمت کنم، این انقلاب به هم چون ماها احتیاج دارد و باید با خون ما آبیاری شود تا همچون درختی ریشه اش پرتوان گردد.
البته او برای جلب رضایت والدینش به شیراز رفت تا ویزا تهیه کند اما به جای تهیه ویزا همراه جمعی از دوستانش برای دیدار حضرت امام خمینی (ره) به تهران آمدند و به آرزوی دیرینه اش رسید.
وی بعد از پیروزی انقلاب به کرمان آمد و در حوزه های متعدد کمیته انقلاب اسلامی برای حفاظت از امنیت شهر خدمت کرد و شب های بسیاری بدون داشتن هیچ گونه سلامی پاسداری داد.
محمدرضا همیشه اخلاق اسلامی را رعایت می کرد و با همه افراد در هر پایه و مقامی که بودند با مهربانی رفتار می کرد و همین خصوصیات بارز او سبب شد تا دانشجویان پیرو خط امام او را به عنوان مسئول واحد رزمی دانشگاه برگزیدند.
وی تا قبل از شروع جنگ تحمیلی همواره کلیه فعالیت های گروهی سیاسی را زیر نظر داشت و از هرگونه حرکت مخالفت شئونات اسلامی و مخالفت موازین انقلاب جلوگیری می کرد. علاوه بر این وی در واحدهایی چون جهاد سازندگی، انجمن اسلامی دانشجویان فعالیت می کرد ولی به دلیل آنکه کمیته دانشگاه بدون محافظ می ماند ایثارگرانه بیشترین زمان خود را به محافظت از کمیته دانشگاه اختصاص می داد تا آنجا که حتی همراه دیگر دوستانش برای تسخیر سفارت آمریکا رفت و به وظیفه خود عمل نمود. تا اینکه بالاخره در 19 آذر 1358 در لباس پاسداری به هنگام انجام وظیفه به درجه رفیع شهادت نائل آمد.
08 ارديبهشت 1403 / 18 شوال 1445 / 2024-Apr-27