*«وَالَّذِينَ جَاهَدُوا فِينَا لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنَا...»
«خدایا دردمندم! روحم از شدت دردمندی می سوزد! و قلبم می جوشد! احساسم شعله می کشد! و بند بند وجودم از شدت درد صیحه می زند! تو مرا در بستر مرگ آسایش بخش!
...تلاشگران راه حق را خداوند هدایت می کند و این هدایت نه فقط نشان دادن راه است و بس! بلکه گامی فراتر وحتی والاتر! وصول به مطلوب و معشوق است.
*دعای این جا به دلیل دوری از همه تعلقات مادی شور دیگر دارد، در این جا فرد خود را یافته است، به فطرت خود بازگشته است. لذا با تمام وجود اظهار می دارد: الهی و ربّی من لی غیرک.
*در جبهه خواب بعد از نماز صبح، مفهوم ندارد. در جبهه نه تنها واجبات به نحو احسن انجام می گردد که حتی خیلی از مستحبات را واجب می شمارند. نماز جماعت، نافله و... جبهه معبد عاشقان مخلص است.
*من اکنون هفته ای است که افتخار شرکت در کاروانیانی را دارم که دسته دسته از این کهنه رباط گذشته اند و رخت خود را در منزلگه دگر گسترده اند. تو ای خیمه ی مینارنگ، تو ای گوژپشت نیلگون، با آن ستارگان بی شمارت نه بر حال آنان قطره اشکی نثار کردی و نه انتظار مراجعت آنان را کشیدی. حق به جانب تو است، زیرا هرچه که از این انسان های پاکدل در دفتر خود ثبت کرده ای نمی توانی با شرمندگی در آن نظر کنی بلکه با قامت بلند و صدائی رسا بگو تا آیندگان تبهکاری های خود را به نام تو ثبت نکنند.
*با خود چنین فکر می کنم که آمریکا و همدستانش آن چه را تاکنون می توانسته اند علیه جمهوری اسلامی انجام داده اند و آن چه را انجام نداده اند، نه آن که نخواسته اند بلکه نتوانسته اند. آنان نه تحمل تلفّات را دارند و نه افرادی را دارند که در برابر میلیون ها بسیجی عاشق شهادت، انگیزه ی جنگیدن داشته باشند و بی گمان ماشین جنگی در برابر انسان جنگی محکوم به شکست است و این شکست بحول و قوه الهی، به زودی ظاهر خواهد شد چون این وعده ی حق حضرت سبحان است "الیس الصبح القریب"
* نمی شود شیعه ی علی و دوست دار فاطمه بود و مظلومیت این اولیاء خدا را شنید و آرام نشست.
حال ای همه ی شما که در شیعه ی علی بودن با یکدیگر، مشترکیم، شما که هر ساله در ماه محرم، بر عزای حسین(ع) اشک می ریزید. بیائید امروز عملاً اثبات کنید.
*می خواهم جبهه را برایت توصیف کنم. اما هرچه فکر و اندیشه می کنم که چگونه و چطور وضعیت این جا را برایت به تحریر درآورم، قلم قاصر از توصیف است... این جا مدرسه ی عشق و مکتب و عرفان و تجلی گاه ایمان و ایثار است. این جا نزدیک ترین مقام به پیامبر(ص) می باشد. بهترین بندگان شایسته ی خدا و مقرّبان درگاه حق، دل از همه ی تعلّقات مادی بریده و در محضر خداوند به عبادت و مناجات و تهجد و نیایش مشغولند و دل هایشان در انتظار لقاء ربّشان می تپد.
*گاهی فکر می کنم چون عشق دارم پس هستم و چون هستم پس می روم و چون عاشقانه می روم پس می مانم و همیشه ماندگارم و عند ربهم یرزقون.
*خدایا ما را از آنانی قرار ده که شجره های شوق وصال در باغ های سینه هایشان ریشه گرفته و سوزش عشق و محبّت تو قلب هایشان را تسخیر کرده است.
*من به دنبال خویش می گردم ولی راه من را به سوی خدا می برد و تا این جا هم که آمده ام قوّت من نبود. عشق او بود که من را می کشید. من کجا می توانستم این همه راه را بپیمایم.
*مدتی است که از سراب غرور به مأمن سرور و عشق پا گذاشتم، احساس می کنم هنوز درک حضور نکرده ام ولی درک کرده ام که عشق دریافتنی است نه گفتنی.
14 ارديبهشت 1403 / 24 شوال 1445 / 2024-May-03