...اما این بار آمدم
پروردگارا هر بار که در خانه ات آمدم، کسی در درگاه تو یعنی شیطان جلویم را گرفت و نگذاشت که وارد شوم و گفت این جا فقط جای آشنایان خداست. تو که غریبه ای برو، و من رفتم. اما این بار آمدم. همه چیز را زیر پا گذاشتم و فقط و فقط رضای تو را در نظر گرفتم. این بار آمدم با کوله باری از گناه و با پشتی خمیده از معصیت.
آمدم و شیطان را عقب زدی و گفتی بگذار این بنده گنه کار بیاید. من آمدم. آمدم تا بگویم مولای من اگرچه قلبم از گناه سیاه شده، اما تنها نیامدم. با کسی آمده ام که او ار می شناسی. او را دوست داری. او از تو راضی است و تو هم از او راضی هستی. آمدم اما تنها نیامدم با حسینت آمدم. آمدم تا بگویم خدایا به حق این حسین(علیه السلام) ، این عاشق تو، مرا ببخش. آمدم تا بگویم خدایا اگر من به تو پشت کردم، اما حسینت را دوست داشتم و مگر دوستدار حسین(علیه السلام) دوستدار تو نیست، پس خدایا من حسینت را وسیله قرار دادم و چه وسیله ای بهتر از این؟ آمدم تا بگویم خدایا مرگ را به مسخره گرفته ایم و مرگ در راه تو برای ما از عسل هم شیرین تر است.
07 ارديبهشت 1403 / 17 شوال 1445 / 2024-Apr-26